دیشب رفتم پارچه بخرم، امروزم کل بازارو یه چرخ زدم.

ساخت وبلاگ
ماهی: امروز رفتم اسپری بدن بگیرم، ماه پیش پونزده تومن، این ماه، همون مارک هفتاد هزار تومن. ادکلن سی تومنی هم شده صد و یازده هزار تومن.

ماهی: خواسته ی یه جوون از یه خانواده ی طبقه ی متوسط چیه؟ حداقل ماهی یکبار بتونه با دوستاش بدون نگرانی رستوران بره؟ بتونه حداقل سالی چندبار لباس نو بخره؟ بتونه در حد متوسط و منطقی ظاهری آراسته داشته باشه؟ شاید ماهی یکبار پیک نیک بره؟

اگه هیچکدوم اینارو نداشته باشم راستش باهاش کنار میام. ولی با اینکه تو رشته ی تحصیلیم فعالیت نکنم نه... اصلن!

همه ی این مدت داشتم تمرین میکردم که یه مهندس بااخلاق باشم.

امیدوارم هرچقدر اوضاع سختتر بشه، منم قوی تر و پرتلاش بشم. حتی اگه کل کارخونه های این مملکت هم ورشکست بشن و حتی به یه مهندس هم نیاز نداشته باشن و منم پول احداث هیچ کارخونه و کارآفرینی رو نداشته باشم، و حتی اگه تو کل این مملکت حتی یه پروژه هم نباشه که روش کار کنم، با قایق، پا، خر، الاغ، بی گذرنامه و پاسپورت حتی فرار میکنم و میپرم تیر میخورم میمیرم. اوسکل

ماهی: میخواستم بگم خلاصه جا نمیزنم دیگه. ببخشید اینجوری شد تهش.

ماهی(پی نوشت) : شهرداری نمایش خیابانی گذاشته بودن. ازینایی که یسری میان موزیک میذارن، لباسای رنگی میپوشن، میگن دست بزنین تو رو خدا شاد باشین. بعد مردم شل و ول نگاهشون میکردن. نه دستی، نه رقصی، نه سوتی، نه لبخندی

دیشب رفتم پارچه بخرم، امروزم کل بازارو یه چرخ زدم....
ما را در سایت دیشب رفتم پارچه بخرم، امروزم کل بازارو یه چرخ زدم. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahikuchul بازدید : 185 تاريخ : جمعه 16 شهريور 1397 ساعت: 2:29